کد مطلب:252702 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:304

عرضه داشتن جناب عبدالعظیم عقیده دینی خود در محضر امام دهم
عن عبدالعظیم بن عبدالله الحسنی، قال دخلت علی سیدی علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین ابن علی ابن ابی طالب علیهم السلام فلما بصرنی قال لی مرحبا بك یا اباالقاسم انت ولینا حقا.

قال قلت له یابن رسول الله انی ارید ان اعرض علیك دینی فان كان مرضیا ثبت علیه حتی القی الله عزوجل فقال هات یا اباالقاسم فقلت انی اقول ان الله تعالی واحد لیس كمثله شی ء خارج عن الحدین حد الابطال و حد التشبیه انه لیس بجسم و لا صورة و لا عرض و لا جوهر بل مجسم الاجسام و مصور الصور و خالق الاعراض و الجواهر و رب كل شی ء و مالكه و جاعله و محدثه.

شیخ صدوق رئیس المحدثین رحمة الله علیه در كتاب امالی و كمال الدین تالیف خود روایت كرده از حضرت عبدالعظیم كه فرموده شرفیاب شدم محضر انور مولی و آقایم حضرت امام علی النقی الهادی دهمین نیر برج امامت و اختر فروزان آسمان ولایت علیه الصلوة و السلام.

چون نظر مبارك آن حضرت بر من افتاد فرمود مرحبا به تو ای اباالقاسم تو حقا از دوستان واقعی و حقیقی ما هستی پس عرض كردم خدمت آن بزرگوار ای فرزند رسول الله من میل دارم عقیده دینی خود را بر شما عرضه بدارم اگر چنانچه مرضی و مورد پسند شما باشد بر آن عقیده ثابت باشم تا به لقای خداوند عزوجل نائل آیم.

حضرت فرمود «هات یا اباالقاسم» بیاور و عرضه كن و اظهار نما اعتقاد دینی خود را عرض نمودم من معتقدم به اینكه ذات یكتای الوهی واحد است (البته به وحدت حقه حقیقه نه وحدت عددیه) و او را مثل و مانندی نیست و او خارج است از حد ابطال و تشبیه (ذات یكتای احدی صمد الوهی) جسم و



[ صفحه 479]



صورت و عرض و جوهر نیست (او منزه است از جسم و لوازم آن) او اجسام را جسمیت داده او خود منزه است از جسم و جسمانی بودن، او مصور و تصویر كننده تمام صور موجودات است او خود مبری است از اینكه دارای صورت باشد، او خالق و آفریننده تمام اعراض و جواهر است (و خود منزه است كه عرض و جوهر باشد) او رب و مربی كل اشیاء است (و خود مبری است از این كه مربوب باشد) او مالك كل اشیاء است (و خود مبری است از اینكه مملوك باشد) او جاعل كل اشیاء و جمیع خلایق است (و خود منزه و بری و معری است از اینكه مجعول باشد) او محدث و پدید آوردنده كل اشیاء و جمیع مكونات و موجودات است (از مبدعات و منشآت و مخترعات) و خود منزه و مبری است از اینكه حادث باشد چه او قدیم بالذات است (لا قدیم بالذات سوی الله) و عالم و ماسوی را چه حادث ذاتی و چه حادث دهری و چه حادث اشراقی بدانیم ساحت اقدس او منزه است از تمام اقسام حدوث زیرا او وجودی است ازلی و ابدی و سرمدی بالذات و بالاصالة.

و ان محمدا عبده و رسوله خاتم النبیین فلا نبی بعده الی یوم القیامة و ان شریعته خاتم الشرایع فلا شریعة بعدها الی یوم القیامة و اقول ان الامام و الخلیفة و ولی الامر بعده امیرالمومنین علی بن ابی طالب ثم الحسن ثم الحسین ثم علی بن الحسین ثم محمد بن علی ثم جعفر بن محمد ثم موسی بن جعفر ثم علی بن موسی ثم محمد بن علی ثم انت یا مولای فقال علی بن محمد علیه السلام و من بعدی الحسن ابنی فكیف للناس بالخلف من بعده.

قال و قلت و كیف ذالك یا مولای قال لانه لا یری شخصه و لا یحل ذكره باسمه حتی یخرج فیملاء الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا قال فقلت اقررت و اقول ان ولیهم ولی الله و عدوهم عدو الله و طاعتهم طاعة الله و معصیتهم معصیة الله.

من عقیده دارم كه حضرت محمد عبد مقرب و رسول خداست او خاتم تمام



[ صفحه 480]



پیغمبران است (و دائره نبوت به آن حضرت ختم گردیده) و به همین جهت بعد از وی پیغمبری نخواهد بود تا روز قیامت و شریعت آن حضرت خاتم جمیع شرایع است و به همین جهت بعد از شریعت كامله او شریعتی نخواهد بود تا روز قیامت.

من معتقدم به اینكه امام و خلیفة الله و ولی امر بعد از حضرت ختمی مرتبت محمد صلی الله علیه و آله وجود حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب است و بعد از او (مقام خلافت الهیه و ولایت كلیه مطلقه و پیشوای خلق عالم) مختص حضرت امام حسن مجتبی و بعد از او این مقام به حضرت امام حسین علیه السلام انتقال یافته و همین طور سایر ائمه بعد از امام حسین را شمرد تا رسید به خود آن حضرت یعنی امام علی النقی و عرض كرد اینك امام و خلیفة الله و ولی امر در عالم امكان شما هستید. آنگاه حضرت امام هادی علیه السلام به جناب عبدالعظیم فرمود بعد از من مقام امامت و خلافت و ولایت مخصوص فرزندم امام حسن است پس چگونه باشند مردم در زمان خلف بعد از او گفتم و چگونه است این یعنی توضیح بدهید تا بدانم فرمود برای اینكه شخص او دیده نمی شود چه او غائب از انظار است. و حلال نباشد بر زبان آوردن نام او تا اینكه خروج كند و تجلی و ظهور فرماید و پر كند جهان را از عدل و داد همچنانكه پر شده باشد از ظلم و جور.

جناب عبدالعظیم گفت عرض كردم اینك من اقرار كردم و معتقد شدم به این دو امام بزرگوار كه بعد از شما خواهند بود یعنی به وجود حضرت امام حسن عسكری و به وجود حضرت امام خلف آن حضرت (كه قطب عالم امكان بقیة الله ولی عصر مهدی حجة بن الحسن عسكری دوازدهمین نیر برج امامت و خلافت و ولایت الذی بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء روحی و ارواح العالمین لمقدمه الفداء باشد) پس گفتم و می گویم كه من دوست دارم همه شان را زیرا دوست این بزرگواران دوست خدا است و دشمن ایشان دشمن



[ صفحه 481]



خدا است و طاعت و فرمانبری ایشان اطاعت خدا است و معصیت و نافرمانی ایشان معصیت خدا است.

و اقول، ان المعراج حق و المسائلة فی القبر حق و ان الجنة حق و النار حق و الصراط حق و المیزان حق و ان الساعة آتیة لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور و اقول ان الفرائض الواجبة بعد الولایة الصلوة و الزكوة و الصوم و الحج و الجهاد و الامر بالمعروف و النهی عن المنكر. فقال علی بن محمد علیه السلام یا اباالقاسم هذا و الله دین الله الذی ارتضا لعباده فاثبت علیه ثبتك الله بالقول الثابت فی الحیات الدنیا و فی الآخرة.

جناب عبدالعظیم عرضه داشت نزد حضرت امام علی النقی الهادی علیه الصلوة و السلام من می گویم و مرا اعتقاد دینی و ایمانی و ایقانی، بر این است كه معراج (عروج و صعود خاتم انبیاء حضرت محمد مصطفی (ص) روحا و جسما به عوالم عالیه و رویت او جمیع آنچه در غیب عالم است) حق است.

(مولف را رساله ای است در بیان اثبات معراج روحانی و جسمانی از نظر قرآن و برهان و عرفان كه قریبا به خواست خدا در دسترس چاپ واقع و به طبع خواهد رسید و ضمن آن رساله مشكلاتی حل شده است كه در هیچ یك از كتب و رسائل و تفاسیر سابقه ندارد و توفیق طبع و انتشار آن را از خداوند خواستارم).

و نیز عرض كرد در محضر انور مقام ولایت كه من مسائله در قبر را حق می دانم و ایمان و یقین دارم به بهشت و دوزخ و صراط و میزان و اقرار می كنم كه همه حق است و هیچ شك و تردیدی نیست كه ساعت قیامت (و قیامت كبری) آمدنی است و خداوند زنده می كند جمیع مردگان و مبعوث گرداند همه كسانی كه در قبورند.

مؤلف را در اثبات معاد روحانی و جسمانی و جمیع منازل اخروی رساله ای است كه بخش اول آن طبع شده است و در دسترس عشاق علوم



[ صفحه 482]



ماوراءالطبیعه واقع است و مسئله تجرد روح انسانی و بقای آن بعدالموت و حقیقت مرگ و اثبات عالم برزخ و اثبات قیامت صغری و كبری و اثبات حشر كلی قاطبه ی موجودات و عود كل اشیاء در محشر و دفع جمیع شبهات منكرین معاد جسمانی با براهین عقلی و منطق استدلالی ضمن آن بیان گردیده است و امید است اعتقاد دینی ما كه مهم تر از همه اعتقاد به معاد است و مهم ترین اصل اعتقادی است چه ضمانت اجرائی تمام احكام دین وابسته به عقیده و ایمان به معاد است و اگر اعتقاد به معاد نباشد دین و احكام آن ضمانت اجرائی ندارد از خداوند استحكام ایمان و اعتقاد به معاد را برای عموم مسلمین و اهل ایمان مسئلت می نمایم باری جناب عبدالعظیم گفت عقیده دارم به اینكه واجبات و فرائض بعد از اعتقاد به ولایت و دوستی خاندان نبوت و رسالت و عصمت نماز است زكات است روزه است حج است جهاد است امر به معروف و نهی از منكر است پس از آنكه معتقدات خود را بر حضرت امام هادی علیه السلام عرضه داشت حضرت با تائید تمام اعتقادات جناب عبدالعظیم چنین فرمودند:

ای ابوالقاسم این است به خدا سوگند دین خدا كه پسندیده است آن را خدا برای بندگانش، ثابت بمان بر همین عقیده ی مرضیه الهیه و دعا كرد در حقش فرمود خدا ثابت بدارد تو را به قول ثابت در حیات دنیا و آخرت.

مولف گوید این ابراز و اظهار اعتقاد جناب عبدالعظیم حسنی رضی الله تعالی عنه و تائید حضرت امام هادی عقیده ی او را نسبت به مورد اعتراف او این در واقع درسی است برای ما و بر ماست كه این درس عقیده ی دینی را خوب فرا گیریم و نصب العین خود قرار دهیم و اعتقاد خود را بر آن تطبیق نمائیم تا دعای امام همام در حق او نیز ما را هم شامل شود به لطف خدا.



[ صفحه 483]